آلفرد بوستانوف پژوهشگر جوان روسی در سخنرانی با عنوان «زبان روسی اسلام» در دانشگاه اروپایی سنت پترزبورگ درباره ویژگیهای شکلگیری جامعه اسلامی روسیه گفت اسلام در حال تبدیل شدن به بخشی از فرهنگ روسیه است.
در طول ربع قرن گذشته، مسلمانان به زبان روسی صحبت کردهاند، نوشتهاند و تفکر کردهاند. آیا این به معنای مرگ سنتهای کلامی در زبانهای ملی است؟ چه اتفاقی برای اسلام میافتد زمانی که اصطلاحات آن با زبان پوشکین و لرمونتوف بیان میشود؟ چه اتفاقی برای زبان روسی میافتد زمانی که مسلمانان از آن در موقعیتهای خاص اسلامی استفاده میکنند؟
گویشهای معاصر روسی - اسلامی تنوع زیادی در مباحث اسلامی دارد. گویشوران این اجتماع نه تنها ساکنان روسیه، بلکه دانشجویان خارجی، ساکنان جمهوریهای همسود و همچنین مهاجران از روسیه به کشورهای دیگر هستند. در ابتدا در زبان روسی، برخلاف عربی و فارسی، پیشینه زیادی در مورد مباحث اسلامی وجود نداشت. اما اکنون برای بسیاری از ملیتها، زبان روسی ابزار اصلی ارتباط است. از زبانهای به اصطلاح اقلیتی نیز استفاده میشود، اما در حجم بسیار کم و اغلب در ملاحظات خاص سیاسی یا ادبی. در چارچوب توسعه این گویش اجتماعی سه استراتژی ثابت وجود دارد.
اولین آنها روسیسازی است یعنی برداشت از اسلام به واسطه زبان روسی اصیل صورت میپذیرد. به عنوان مثال، شمیل علیا الدینوف، امام جماعت مسجد پاکلونایا گارا، در متون خود از مفاهیمی مانند «آگاهی آنلاین خالق» و «تصمیمات قانونی» استفاده میکند (بهجای احکام شرعی). کلمه «قانونی» به دلیل قابل درک بودن آن در چارچوب زبان روسی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، علیا الدینوف به جای نام «الله» اغلب از کلمه روسی «خداوند» استفاده میکند.
استراتژی دوم آکادمیسم نام دارد یعنی استفاده از ارجاعها، توصیفات و سبک علمی که نوعی زبان اجتماعی شده اسلام است. بنابراین، نویسندگان این متون سعی میکنند مخاطبان روشنفکر را به خود جلب کنند. نمونههایی از آکادمیسمها را میتوان در نوشتههای مسلمان روسی خانم «فاطیما یژوا» مشاهده کرد.
استراتژی سوم عربیسازی است، یعنی استفاده از اصطلاحات عربی – اسلامی و ساختارهایی که در زبان روسی قابل درک نیستند.
توجه به این نکته مهم است که تشکیل گویش روسی - اسلامی عمدتاً از آثار شرق شناسان روسی و دانشمندان اسلامی آورده شده است. ترجمه قرآن و فرهنگهای عربی-روسی که توسط عربشناسان شوروی انجام شده است، در محافل مسلمانان هنوز بسیار رایج است. در دهه ۹۰، ترجمه قرآن که توسط کراچکوفسکی انجام شده بود، حتی در معابر زیرزمینی فروخته میشد. فرهنگ لغت بارانوا اکنون در قالب یک برنامه محبوب استفاده میشود.
سنتهای علوم انسانی روسی بر ایجاد این گویش اجتماعی تأثیر گذاشت. جهادیسم پس از شوروی در اساس خود از آثار لف نیکولاویچ گومیلیوف و دیگر اندیشمندان روسی استفاده کرده است. هیچ کس از نقل قولهایی از لرمانتوف و بردیایف که در منبرهای مساجد گفته میشود، تعجب نمیکند. در این زمینه زبان اسلاوی کلیسا و سنتهای الهیاتی ملی از اهمیت زیادی برخوردار هستند. به عنوان مثال، در ساختن ترکیبات «عبادت کردن» و «رحمت برگرفته از قبر مقدس». عباراتی مانند «روزه گرفتن» یا «طهارت گرفتن» در جریان ترجمه تحت اللفظی از زبانهای ملی به وجود آمدند. تأثیر اصطلاحات کوچه بازاری دهه ۹۰ نیز مشخص است. همچنین در این سالها بسیاری از روسها به اسلام گرویدند و بسته به تحصیلات و دانش اندوخته خود، دیدگاه جدیدی از مباحث مذهبی را به ارمغان آوردند.
به نظر آلفرد بوستانوف بیشتر مسلمانان در فضای پس از شوروی احساس میکنند نوپا هستند و باید زبان بحث اسلامی را دوباره کشف کنند. هنگام استفاده از جامعه روسی-اسلامی، می توان تغییر رمز را در درک اجتماعی-زبانی ردیابی کرد: ۱) از سبک به سبک، ۲) از زبان به زبان، ۳) بین ژانرها.
در جهان اسلام، بسترهای گفتمانی وجود دارد که به دلیل شفافیت تثبیت شده و درک شده موضوعات بحث، به عاملی وحدت بخش تبدیل میشود. بعضی اوقات متون اسلامی از عربی به روسی و سپس به زبانهای ملی ترجمه میشوند. برخی از کلمات از توصیفات اداری کارمندان به گویش اجتماعی اسلامی نفوذ میکنند.
همه این مثالها نشان میدهد که گسترش و بکارگیری گویش اجتماعی اسلامی از استراتژیهای خلاقانه و غیرمعمول نشأت میگیرد.
نظر شما